نهانخانه ی دل
نهانخانه ی دل
ای برده امان از دل عشاق کجایی...
نوشته شده در تاريخ 19 / 5 / 1389برچسب:, توسط میم و حا و میم و دال |

 

اسیر جادوی چشم و نقابها شده ام

خمار و مست سبو و شرابها شده ام

 

برای وصل و تمنای دیدن رویی

به راه مانده ی صبر و شتابها شده ام

 

در آسمان سوی دردانه کوکبی، نالان

فریب خورده ی ناز شهابها شده ام

 

رخ شقایق و چشم من و دل مهتاب

میان شادی خود، مات خوابها شده ام

 

در آرزوی سر زلف پر خمی بودم

خراب پیچ و فریب طنابها شده ام

 

هنوز جای نگاهی به صورت دلدار

خراب و خیره به دیوار و قابها شده ام

 

خراب پرده ی آخر ز کار فرهادم

عروس حجله نشین حجابها شده ام

 

و باز شعر غریبی ز هجر در کار است

که اینچنین ورقی در کتابها شده ام

 

میان خبط و خطا و جهنمی از عشق

حریص کنج بهشت و ثوابها شده ام

 

گناهکاری دل را چه خوش رقم زده اند

کنون اسیر حساب و کتابها شده ام

 

ز اشک شمعم و هم شکل اشک بارانم

به خاک رفتم و جنس گلابها شده ام...

 

میم و حا...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.